۱۳۹۰ تیر ۶, دوشنبه

برای نابودی نظام ولایت فقیه(هیولا) وآثار آن چه باید کرد؟قسمت 2



اگر همه احزاب ما بودند

با قبول شکست وسقوط شوش(پا یتخت عیلا میان)توسط اشوریان در حوالی قرن هفتم (ق-م) وبرخورد بیرحمانه آشوریان با مردم شوش موجبی بر پیدایش امپراطوری مادها گر دید .( مادها که خود ترکیبی از اقوام اریایی مستقر در دامنه های سلسله کوههای زاگرس و.....بودند . که پس از توافق با تمدن بابل توانستند آشوریان را شکست و نینوا پایتخت خون ووحشت را نابود نمایند.)مادها با استفاده از تجارب ودست آ وردهای علمی وعملی سایر تمدنهای قبل وهمسایه توانستند تمدنی بزرگ در فلات ایران که شامل 27 ولایت بود بوجود آورند.وبمرور زمان قدرت مسلط خاور میانه وخاورنزدیک گردند.
با از بین رفتن ترس وواهمه از آشوریان حاکمین ماد بسرعت متمایل به رفاه ولذت جویی وشقاوت وبیرحمی که بیماریهای اصلی قدرتهای خودکامه است ، گردیدند.ودیری نپاید که توسط هخامنشیان که خود یکی از فرمانداریهای ماد بود منقرض گردیدند.
بسال (550ق-م)کوروش بزرگ بنیانگذارسلسله هخامنشیان با استفاده از نارضایتی مردم از حاکمین ماد توانست حکومت ماد را سرنکون وهکمتانه پایتخت مادها را در اختیار گرفته وبدین ترتیب قدرت به هخامنشیان واگذار گردید .

کوروش توانست بجز دو پایتخت قدیمی ایران یعنی شوش وهمدان پاسارگاد را نیز یکی از مراکز فرمانروایی خود قرار دهد . آغاز تو سعه قلمرو کوروش با حمله به بابل وبرای نجات قوم بنی اسراییل از اسارت بابلیان شروع گردید ." البته این حمله بنا به درخواست اسیران قوم بنی اسراییل وسایر مردم بابل صورت گرفت " پس از فتح بابل کوروش با کمال احترام قوم بنی اسراییل را آزاد قرار داد. وآن سخنان تاریخی که همگی در حمایت از حقوق انسانها بود اعلام نمود.
لازم به ذکر است که در کتاب مقدس عهد عتیق هم کوروش را تکر یم نموده وحتی در کتاب عزرا بابهای اول ودوم وکتاب اشعیای نبی فصل 45 و44 ومزمور 23آیه 1 کوروش را منجی مو عود نامیده اند.
ودر این مقطع هیچ دولت مقتدری که قادر به مقابله با دولت ایران باشد در سراسر گیتی وجود نداشت.
واقعه بردیای دروغین که داریوش بزرگ هم در کتیبه بییستون به آن اذعان نموده (خارج از عوامل پیدایش این کودتا و جهت گیری شخص بردیای دروغین واینکه موضوع تنها از جهت ضر به پذیر بودن حاکمیت مورد بر رسی است.)
ونیز بعد از فرازهای تاریخی وجغرافیایی وسیاسی و...که پادشاهان هخامنشیان بدست آوردند بالاخره این قدرت بزرگ توسط 30 هزار سواره نظام مقدونی منقرض گردید.
در دوره پارتی ها هم (250ق-م) که با راهبری ارشک اول وجانشینانش توانستند حکو مت سلوکیان را منقرض و بیگانگان را از کشور بیرون نمایند این سلسله نیز توسط اردشیر و جانشینانش منقرض گردید .
سلسله ساسانیان در 224م وتوسط اردشیر بابکان آ غاز وبسرعت توانستند یکی از دو قدرت بزرگ جهان گردند .واین سلسله هم بعد از تمامی فرازهای سیاسی ونظامی خود بلاخره توسط 30هزار عرب جنگجو بسال(636االی642)منقرض گردند.
با توجه به این نکته اساسی که تمامی پادشاهان سلسله های فوق تحت تعالیم مذهبی واخلاقی روحانیون وقت قرار داشته اند.

واین مو ضوع هم باید مورد توجه باشد که آنجه را که ما بنام تمدن باستان و آثار بجا مانده از درتاریخ کشورمان می بینیم همگی در رابطه با حفظ قدرت سلاطین بجز در موارد معدود بوده واگر مردم ملاک بو دند ما امروز شاهد افتخارات عظیم تر از هر نظر بودیم.
بهمین تر تیب سلسله طاهریان وآل بویه وصفا ریان وسامانیان وغزنویان وخوارزمشاهیان وسلجوقیان وصفویان وافشاریان وزندیه وقاجاریه و پهلوی و.همگی مبتلا به امراض خود کامگی شده وسرنگون گردیده ویا....
آیا اگر قدرت سیاسی و اداره امور کشورمان د ر اختیار نمایندگان مردم ویا توسط آنها کنترل می شد ویا مجامع قانون گذاری توسط نمایندگان مردم وجود داشت، اینچنین شاهد آ ثار تخریبی این خود کامگیها می بودیم ؟ ؟

هیچ نظری موجود نیست: